کتاب ندای درون نشر نیک فرجام
کتاب ندای درون نشر نیک فرجام چیزی که به آن تسلیم میشویم قدرت ما میشود آنچه در این کتاب تقدیم کرده ام نوعی آگاهی است تا بتوانیم در الهام که معنای واقعی زندگی است به سر بریم در این کتاب دکتر وین دایر شرح میدهد که چگونه برای زندگی در جهان ذرات و شکل انتخاب شده ایم از دیدگاه جایگاه نخستین و به گونه ای که اکنون رازی است سر به مهر و درک آن دور از توان میدانستیم که مقصود از این آمدن چیست و بر آن شدیم ه روند زندگی را به جنبش اندازیم پس چرا در آن به اندیشه نمیشینیم و چرا مسئولیت و عتاب و خطاب کسی را سزاست که از ما جداست در اینجا انتخاب حقی است که میتوانیم با آن به آشوب برخیزیم و یا بر این باور روی آوریم که همین توان در زندگی اکنون در قلمرو به معنا نیز از آن ما بود که بگوییم ما این زندگی را در هم آوایی با خالق خویش انتخاب کردیم الهام را میتوان همچون بذری در زمین جان کاشت تا نیرویی پیش برنده در زندگی گردد تا اینکه گاه و بیگاه خودی بنماید و به گونه ای رازآلود ناپدید گردد که گویی موجودی مستقل از نیازهای ماست الهام برای همه است و نه فقط در انحصار فرهیختگان و یا ثروت اندوزان عالم علم هنر الهام ارث و دیعه ای در ملکوت فروزان ماست مشکل اینجاست که کودک اندک اندک می آموزد تا باور کند که جهان پدیده ها جایگاه تسلط نفس و حقارت کده ی الهام است همگام با گذر از درون بخش این کتاب راهکارهای زندگی معنوی دست در دست شما پیش میروند از دیدگاه شخصی نویسنده جهان الهام ندایی از لامکان را به تصویر میکشد.
جملات برگزیده کتاب :
– با خدا، همه چیز ممکن است.
– ذهنتان را برای هرچیزی باز بگذارید و خودتان را به هیچ‌جا و هیچ‌کس وابسته نکنید.
– چیزی که روح می‌خواهد این است که آزاد باشد و تا در آغوش کشیدنِ بی‌نهایت پیش رود.
– اگر می‌خواهید شخصی را تغییر دهید، باید تصّور و اطلاعات شخص از خودش را تغییر دهید.
– وقتی شما به منبع الهامتان متصل هستید و هدف مشخصی دارید، تمام افکارتان مرزها و محدودیت‌ها را در‌هم خواهد شکست.
– افرادِ زیادی هستند که به خاطر تلاش غلط در راه دست یافتن به الهام و ندای درونی به نتیجه نرسیده‌اند اما هم‌چنان امیدشان را حفظ کرده‌اند.
– افکارتان می‌خواهند شما را در گذشته نگاه دارند، وقتی شما به اعماق خود و به اعماق روحتان برسید، میتوانید هرکاری را انجام داده و ظرفیت هر چیزی را پیدا کنید.
– تمام چیزهایی که به دست آورده‌اید روزی از دست میروند، یا کسی آنها را از شما میگیرد، و در آن لحظه در حقیقت، شما خودتان از دست می‌روید، شما دیگر هیچ چیز نیستید!
– این نیرو، خداست که می‌گوید: تو کجایی؟ من در تمام طول روز می‌خواهم با من باشی ولی تو وقتی برای من نداری!
– پیوستن به حس درونی، حسی که می‌خواهد دنیا را تغییر دهد.
نقد و بررسی‌ها
هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.