کتاب چهار میثاق نشر حباب
کتاب چهار میثاق نشر حباب خودشناسی و پیدا کردن راهی برای بهتر زیستن و تبدیل به انسان بهتری شدن، دغدغهی مشترک میلیونها انسان روی کرهی زمین است. دغدغهای که انگار از قرنها پیش – فقط کمی بعد از رفع نیازهای اولیهی بشری- شکل گرفت و تا امروز هم ادامه دارد. دغدغهای که بهانهی شکلگیری مقالههای و کتابهای زیادی شده است. کتاب چهار میثاق نوشتهی دون میگوئل روئیز با استفاده از آموزههای تولتکها، میثاقهایی برای رهایی از این دغدغهها را پیشنهاد کرده است. عدهای این کتاب را به پاداشی تشبیه میکنند که بعد از یک شکست دریافت کردهاند و عده دیگری آن را تنبیه قضاوتهایشان میدانند.
این کتاب چهار اصل اساسی را بیان میکند و قدم به قدم به خواننده آموزش میدهد که چطور این اصول را در زندگی روزمره خود رعایت کند تا به آرامش درونی برسد.کتاب (The Four Agreements)، با عنوان فرعی « کتاب خرد سرخ پوستان تولتک» نوشتهی دون میگوئل روئیز آموزههای توتلکها را سالها پس از حضورشان روی زمین بازگویی میکند. تاریخشناسان تولتکها را دستهای از انسانها میدانند که میلیونها سال پیش در جنوب مکزیک زندگی میکردهاند. اما دون میگوئل روئیز، نویسندهکتاب در مقدمهی کتاب توضیح میدهد که تولتکها در واقع دستهای از هنرمندان و دانشمندان بودهاند که برای کشف و حفظ معرفت معنوی و آیینهای باستانی کنارهم جمع شدند و نسبت خاصی با یکدیگر نداشتند.
تولتکها به دو دستهی شاگرد و استاد تقسیم میشدند و بومیان دیگر محل زیستن آنها را «جایی که انسان به خدا تبدیل میشود» مینامیدند. با حمله اروپاییان به آمریکای شمالی و مرکزی، استادان تولتک مجبور شدند برای حفظ خرد باستانی خود از آموزش و انتشار دانش بپرهیزند.
کمتر از پنجاه سال پیش یکی از نوادگان تولتکها، دون میگوئل روئیز، این نیاز را احساس کرد تا برای به آرامش رسیدن بشر، آموزههای نیاکانش را در اختیار مردم بگذارد. نتیجهی این تصمیم او نوشتن کتاب پرفروش چهار میثاق بود که بیشتر از ده سال در فهرست پرفروشترین کتابهای دنیا قرار گرفت.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
هرآنچه اکنون در این لحظه مىبینید و مىشنوید، چیزى جز یک رویا نیست. شما در این لحظه دارید رویا مىبینید. شما در بیدارى دارید رویا مىبینید.
رویا دیدن فعالیت مهم و عمده ذهن است، و ذهن بیست و چهار ساعت در شبانه روز رویا مىبیند. ذهن رویا مىبیند هنگامى که مغز بیدار است، و همچنین هنگامى که مغز در خواب است. تفاوت در این است که وقتى مغز بیدار است، چهارچوبى مادى موجب مىشود که ما اشیا را به طریق خطى ادراک کنیم. وقتى به خواب مىرویم، دیگر چهارچوب نداریم و رویا تمایل به تغییر مداوم دارد.
موجودات بشرى تمام مدت رویا مىبینند. قبل از تولد ما، انسانهایى که پیش از ما مىزیستند رویایى بزرگ و برونى آفریدند که مىتوانیم آن را رویاى جامعه یا رویاى سیاره زمین بنامیم. رویاى سیاره زمین، رویاى مشترک میلیاردها رویاى کوچکتر و شخصى است که با هم رویاى یک خانواده، رویاى یک جامعه، رویاى یک شهر، رویاى یک کشور و بالاخره رویایى را که همه بشریت را دربر مىگیرد، مىسازند. رویاى سیاره دربرگیرنده تمام قوانین اجتماعى، باورها، مقررات، مذاهب و فرهنگهاى مختلف است که شامل چگونگى اداره حکومتها، مدارس، وقایع اجتماعى و تعطیلات هم مىشود.
ما با توانایى رویا دیدن به دنیا مىآییم و انسانهایى که پیش از ما زیستهاند به ما مىآموزند که چگونه به شیوه جامعه رویا ببینیم. رویاى برونى بشر تعداد بىشمارى قاعده دارد، و هنگامى که فردى متولد مىشود، ما توجه او را جلب مىکنیم و این قواعد را وارد ذهنش مىسازیم. رویاى برونى از پدر و مادر، مدارس و مذهب استفاده مىکند تا به ما بیاموزد که چگونه رویا ببینیم.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.