کتاب اثر سایه نشر الهام نور
کتاب اثر سایه نشر الهام نور کتابی برای بر افروختن قدرت نهفته درون، با هدف شناساندن یکی از بزرگترین هدایای زندگی یعنی «سایه» آغاز شد. در این کتاب، نویسندگانی چون دبی فورد، دیپاک چوپرا و ماریان ویلیامسون، سه آموزگار با سه رویکرد منحصر به خود، به معرفی این موضوع میپردازند.
تضاد میان آن که هستیم و آن که میخواهیم باشیم همواره محور اصلی تمام کشمکشهای انسان بوده است. در حقیقت، دوگانگی مرکز اصلی اغلب تجربههای بشری است. زندگی و مرگ، خیر و شر، نیکی و بدی، امید و نا امیدی در همهی ما انسانها همواره در کنار هم وجود داشته و هر کدام به نحوی اثر خود را بر بخشی از زندگی ما میگذارد. اگر شجاعت را میشناسیم به این خاطر است که زمانی ترس را تجربه کردهایم. اگر صداقت را تشخیص میدهیم به این خاطر است که زمانی خیانت را شناختهایم. با وجود این ما اغلب طبیعت دوگانه خود را انکار میکنیم یا نادیده میگیریم.
اگر ما بر این باوریم که فقط در یک سوی این دوگانگی قرار داریم و در دامنه محدودی از ویژگیهای بشری زندگی میکنیم، باید از خود بپرسیم پس چرا در حال حاضر از زندگی خود راضی نیستم. چرا با وجود اینکه به خرد و آگاهی والایی رسیدهایم، قدرت و شجاعت انتخابهای مقتدرانه و تحقق بخشیدن به رؤیاهایمان را نداریم و از همه مهمتر چرا همواره دست به کارهایی میزنیم که بر خلاف نظام ارزشی و منافع ماست. ما در کتاب اثر سایه: کتابی برای بر افروختن قدرت نهفته درون (The Shadow Effect: Illuminating the Hidden Power of Your True Self) ثابت میکنیم که دلیل تمام اینها در نیمه تاریکتر وجود ما، آن وجه نیازموده زندگی و سایههایمان است، همانجا که قدرت ما نیز نهفته است. همان جاست که میتوانیم کلید گشایش قدرت، شادمانی و توانایی محقق ساختن رؤیاهایمان را پیدا کنیم.
ما عادت کردهایم از سایه زندگی و سایه خودمان واهمه داشته باشیم. هنگامی که خود را در حال اندیشیدن به افکار منفی یا رفتارهای به اصطلاح ناشایست مییابیم، از ترس فرار میکنیم و در پناهگاه خود پنهان میشویم. بیآنکه آنها را بررسی کنیم دست به دعا بر میداریم که این افکار یا رفتارها دیگر سراغمان نیاید. هیچ از خود پرسیدهاید چرا این کار را میکنیم؟ زیرا میترسیم هر چه تلاش کنیم نتوانیم از این بخش از وجودمان خلاص شویم و اگر چه نادیده گرفتن یا سرکوب کردن نیمه تاریک وجودمان امری طبیعی است، اما حقیقت تلختر این است که فرار از سایههایمان فقط قدرت آنها را بیشتر میکند. انکار آنها فقط موجب رنج، پشیمانی و نا امیدی میشود.
اگر نتوانیم مسئولیت خویش را بپذیریم و خرد نهفته زیر پوست ذهن خودآگاهمان را درک کنیم، سایه ما وجودمان را تسخیر میکند و به جای آنکه ما کنترل او را به دست بگیریم او کنترل همه چیز را به دست گرفته و اثر سایه را بیشتر دامن میزند. آنگاه نیمه تاریکمان وارد عمل میشود و برای ما تصمیم میگیرد، حق مسلم ما را برای انتخابهای آگاهانه از انتخاب غذا گرفته تا میزان پول خرج کردن و عادتهایمان سلب میکند. سایه ما به کارهایی وادارمان میکند که حتی تصورش را هم نمیکردیم و انرژی حیاتیمان صرف عادتها و رفتارهای بیهوده و ناخوشایند میشود. سایه ما، ما را از تجلی تمام کمال خویش، بیان حقیقت وجودمان و زندگی خالصانه باز میدارد. فقط با پذیرفتن دوگانگی خویش است که میتوانیم خود را از دام رفتارها و عادتهایی که انرژی ما را تحلیل میبرند، نجات دهیم. اگر نتوانیم تمام آنچه را هستیم در آغوش بگیریم، اثر سایه چشمان ما را به روی حقیقت خواهد بست.
اثر سایه همه جا هست. شواهد حضور فراگیر آن را میتوانیم در تمام ابعاد زندگیمان ببینیم. ما همه جا درباره آن میخوانیم و میشنویم. آن را در دوستان، بستگان، میان غریبهها، در کوچه و خیابان، همه جا میبینیم و از همه مهمتر آن را در افکار، رفتار و روابطمان با دیگران تشخیص میدهیم. ما سعی میکنیم تا جایی که میتوانیم از این سایه فرار کنیم؛ زیرا میترسیم تابش نوری به این تاریکی موجب شرمندگی و سرشکستگی ما بشود. ما از اینکه به درون خود برویم و تاریکیهایی پیدا کنیم میترسیم. به همین خاطر به جای عریان کردن آنها سر خود را مانند کبک در برف فرو برده و از مواجهه با حقیقت سر باز میزنیم.
اما کتاب اثر سایه با سه رویکرد تحولبرانگیز از حقیقتی تازه پرده بر میدارد که در حقیقت بر خلاف آنچه میترسیم تجربه کنیم، اتفاق خواهد افتاد. به جای شرمساری احساس همدلی و به جای خجالت احساس شهامت خواهیم کرد. دیگر گمان نمیکنیم محدودیم، بلکه آزادی را تجربه میکنیم. آنگاه قدم از دنیای تاریک سایه بیرون نهاده و دنیایی روشن را زیر پای خود میبینیم. با همدلی و گشودن دریچههای قلبمان به روی جهان، اعتماد به نفس و شهامت در ما برانگیخته میشود. رها از همه ترسهای گذشته با در آغوش گرفتن سایه خویش، خودِ کامل، اصیل و حقیقیمان را دیگر بار تجربه میکنیم، قدرت از دست رفتهمان را باز میستانیم، از بند رها میشویم و رؤیاهایمان را تحقق میبخشیم.
هدف کتاب اثر سایه: کتابی برای بر افروختن قدرت نهفته درون این است که رویکردی جامع و در عینحال چند جانبه از مفهوم سایه در اختیارتان قرار دهد؛ اینکه چگونه در ما و با ما متولد میشود، چگونه در زندگی ما نقش دارد و از همه مهمتر برای کشف هدایای سرشت حقیقی خود چه کارهایی باید انجام دهیم. پس از خواندن این کتاب دیگر هرگز سایه خود را مانند گذشته نخواهید دید.
امید از نگاشتن کتاب اثر سایه این است که سایه را از تاریکی درآورده و به روشنایی دعوت کنیم. این فرصت را بهترین مجال برای روشنگری است. کار سایه چنان که این کتاب نهفته، چیزی فراتر از یک فرآیند روانشناختی یا یک شوخی فلسفی است.در بخشی از کتاب “اثر سایه: کتابی برای بر افروختن قدرت نهفته درون” میخوانیم:
زمانی که درباره سایه، نیمه تاریک طبیعت انسان، حرف میزنیم تقریباً هیچکس نمیتواند آن را انکار کند یا ادعا کند وجود ندارد. ترس و خشم بارها بر زندگی همه انسانها سایه افکنده است. اخبار حوادث سرشت انسان را به بدترین شکل نشان میدهد و گویی این خبرها هرگز تمامی ندارند. اگر با خودمان صادق باشیم باید اقرار کنیم وسوسههای تاریک گهگاه در ذهن همه ما سایه میافکند و بهایی که برای خوب بودن میپردازیم پنهان کردن بدی زیر نقاب است.
در این میان، به نظر میرسد معرفی نیمه تاریک دعوت به نوعی مناظره، روان درمانی یا حتی شب شعر عاشقانه است. به محض آنکه افراد از وجود آن مطلع میشوند، میخواهند از شر آن خلاص شوند. جنبههای بسیاری از زندگی وجود دارد که میتوان برای آن راهحلی فوری پیدا کرد، اما متأسفانه سایه یکی از آنها نیست. دلیل آنکه هزاران سال، یعنی از زمانی که انسان به نیمه تاریک خود آگاه شد، نتوانسته است مشکل سایه را حل کند، هنوز مبهم است. فقط وقتی میتوان این راز را کشف کرد که بدانیم ابتدا چطور با سایه خود کنار بیاییم. بنابراین، من بخش نخست این کتاب را با این رویکرد به سه قسمت تقسیم کردهام و این تقسیمبندی را براساس ذات پزشکی خود، یعنی تشخیص، درمان و در نهایت پیشبینی صادقانه میزان بهبودی، انجام دادهام:
1. هاله ابهام
2. راه خروج از ابهام
3. حقیقتی نو، قدرتی نو
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.